امیر علی جونامیر علی جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
یکی شدن دلامون یکی شدن دلامون ، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
سن مامانسن مامان، تا این لحظه: 32 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
سن بابامحمدسن بابامحمد، تا این لحظه: 34 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

امیرعلی نازدونه و دردونه

مصادف شدن هفتمین ماهگرد با سومین روز بهاری و اندر احوالات امیرعلی

ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخام میرسم                                 امروز یازدهم  فروردین ماه 1393 است.     من بدلایل مختلفی با چند روز تاخیر اومدم ماهگرد امیرعلی رو  تبریک بگم. ای بهار زیبای مامان  هفتمین ماهگردت مبارک باشه. ماهه که کنارمی و منو با وجودت غرق در شادی کردی و هر چه به تعداد ماهگرد هات اضافه میشه برام شیرین تر و دوست داشتنی تر میشی و هیچ وقت به خیالم هم نمی یومد که تو دنیا احساس به این شیرینی رو بعد از عشق به بابات تجربه کنم انگار...
12 فروردين 1393

انداختن سفره هفت سین

امروز 4 شنبه است و 1 روز دیگه به تحویل سال نو باقی مونده سال نو همتون به دلخوشی و نیکبختی من مامان امیرعلی امروز بعدازظهر وسایل هفت سین رو با کمک داداشم آماده کردیمو و سفره رو چیدیم. البته به نسبت سال های پیش خیلی نتونستم سلیقه ام رو به کار بگیرم چون امیرعلی جیگر مامان کمتر بهم فرصت میداد اما خب بازم بدکی نشد. من خیلی به سفره هفت سین علاقه دارم و سالی نبوده من باشم و تو خونه مون سفره هفت سین چیده نشده باشه تا خونه بابام بودم من یک روز قبل از عید بساط سفره رو آماده میکردم با سلیقه میچیدیم. چه رو زمین بود تو سفره هایه به شکل هفت سین چه رو میز و تور و تجملات. اصلا عیده و سفره هفت سینش. مثه کریسمس سال نو میلادی  که تا درخت ...
28 اسفند 1392

چهارشنبه سوری

سلامی گرم و آتشین به گرمی آتیش و ترقه تو شبایه چهارشنبه سوری   به تموم دوستان عزیزم امسال اولین  و زیباترین چهارشنبه سوری تو مدت بیست و اندی سالیه که از که از خدای مهربونم  عمر گرفتم/ چون امسال امیرعلی رو دارم و پارسال همین موقع 4 ماهی میشد که مهمون خونه مون شده بودی البته بیشتر مهمون مامان بودی و من و بابات سرشار از شادی بودیم . عزیزه دلم الان یه نیم ساعتی هست که تو لالا کردی و منم فرصت رو غنیمت شمردم که بیام مطلب بزارم   گلم از امسال با حضور تو زیباترین چهارشنبه  های آخر سال  رقم خواهد خورد الهی که این شادی و شعف همیشه  پابرجا باشه. ا مسال هم تموم شد مثه سالای دیگه چندروزه که ب...
27 اسفند 1392

میلاد حضرت زینب و روز پرستار

کربلا در کربلا می ماند اگز زینب نبود   آمد آن‏ بانو كه ‏فخر هر زن ‏است هر دلى با ذكر نامش گلشن‏ است روح تاريك همه سر گشتگان در شعاع نور عشقش روشن‏است. میلاد با سعادت حضرت زینبو روز پرستار بر همه ی دوستان نی نی وبلاگی عزیزم مبارک باد.   از آسمان پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: وسیع تر از من است از کوه پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: مقاوم تر از من است از آینه پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: پاک تر از من است از آب پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: زلال تر از من است از مادر پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: مهربانتر از من است از پیامبر پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: از تمام یارانم به من...
16 اسفند 1392