چهاردهمین ماهگرد پسرم مبارک
باسلام و عرض ادب به تموم دوستانه گل و مهربونه نی نی وبلاگی ام و
تموم کسایی که از وبه گل پسرم دیدن
میکنن. اول از همه بر خودم واجب میبینم این ایام رو به همتون تسلیت
عرض کنم.
قيامت بي حسين غوغا
ندارد"شفاعت بي حسين معنا
ندارد"حسيني باش كه در
محشر نگويند"چرا پرونده ات امضاء
ندارد
و بعد هم پوزش فراوان بخاطر غیبت طولانی مدتم
و کلی شرمندگی از کامنت هاتون وزنگاتون
{ناهید جونم} که تو این مدت که بیاده من و پسرم بودید
راستش من یکم تنبل شدم و دلم به مطلب گذاشتن نمیرفت شاید بخاطر
شلوغی سرم و یه سری مسائل دیگه
بود شماها به بزرگی خودتون ببخشید اما به وبه همتون کم و بیش سر
میزدم فقط نظر نمیدادم
اما امروز اومدم با کلی عکس از گل پسری و چهاردهمین ماهگردش رو
بهش تبریک بگم
البته تو این روزا و شبایه محرم به کار بردن مبارک و شادباش درست نیس
این روزا امیرعلی سرماخورده و ابریزش بینی داره و سرفه میکنه و طبق
معمول بزرگترا میگن از دندوناشه اما هنوز
خبرینیست که نیس و من هنوز چشم انتظاره اولین مرواریدش هستم.
مامانی :پس کی مامانی رو خوشحال میکنی
امیرعلی:مامانی ایشالله همین روزاخودمم خجالت میکشم ازتون
خب بریم سراغه عکسا:
فدا ژسته خوشملت بشم{مدلینگ مامانی}
نیم رخت رو قربون
تمام رخت رو فدا{فدایی داری }
اینم یه روز که با دائی محمد میشن و کل خونه به باد میره
اینجا هم شنله بچگی اش رو از کمدا برداشته و انداخته
سرش {منم فرصت رو غنیمت شمردم و چند تا عکس ازش
گرفتم}
اینم تولد آرزو جون دختر خاله نازت
تولدت مبارک خوشگل خاله{این تکه از کیک که زودتر بریده شد
و یگانه جون به محض اینکه کیک رو اوردن میخاست ماهم براش یه
جوری بریدیم تا کسی شک کنه}
من این مطلب رو خیلی وقته نوشتم روز قبل از تاسوعا اما چون
عکسا اماده نبود نزاشتم.